گوشی بابابزرگ
دیشب گوشی بابابزرگت رو برداشتی بودی قاب پشت گوشی باز شده بود . بهت گفتم محراب ، بدو برو گوشی رو بده به بابابزرگ ، وگرنه با شما قهر می کنم .
شما هم سریع رفتی گوشی رو دادی به بابابزرگ و اومدی پیش من . ازم سوال کردی مامانی منو دوست داری ؟
منم مثل همیشه گفتم : آره ، مگه میشه شما رو دوست نداشته باشم .
بهم گفتی : خوب به بابابزرگ بگو دوباره گوشی شو به من نده چون که خرابش می کنم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی