تو خواب گفتی : مامانی منو دوست داری
هر وقت که به خاطر کارای زشتی که می کنی باهات دعوا می کنم بلافاضله بعد از دعوای من ازم می پرسی مامانی منو دوست داری با این که می گم : آره ، مگه می شه شما رو دوست نداشته باشم . بازم سه چهاربار سوال می کنی .
یه روز ظهر گذاشتمت روی پام و خوابوندمت . بعد از یک ساعت صدای گریه می یومد تو خواب داشتی گریه می کردی و ازم سوال می کردی مامانی منو دوست داری.
هی این سوال رو ازم می پرسیدی و منم هر بار جوابت رو می دادم حدودا نیم ساعت گریه کردی و دوباره گذاشتمت روی پام و خوابیدی .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی