شهادت امام رضا (ع)
از شش سال پیش بابایی نذر کرد که هر سال شهادت امام رضا (ع) مشهد شله بده و امسال ششمین سالی بود که این مراسم روزه رو برگزار کردیم
هوا خیلی سرد بود و با اون باد شدیدی که شب قبلش اومد زغالای زیر دیگ رو می برد وسط حیاط ....
ولی همه می گفتن ان شاء الله فردا ظهر هوا خوب میشه .....
بابایی این نذر رو برای محراب اوایل حاملگی من کرد ، چون من و بابایی با هم دیگه فامیل بودیم برای سلامتیت نذر کرد .
ان شاء الله که مورد قبول خدا واقع بشه ......
مراسم روزه ساعت ١٢ ظهر شروع شد و تا ساعت ٣ ظهر طول کشید و خیلی خوب بود
اما متاسفانه با اینکه به همکارام قول داده بودم که براشون شله بیارم نشد ، آخه اولا صندوق عقب ماشین کوچک بود و پسردایی مادرجون هم با ما اومده بود و مجبور شدیم بعضی از وسایلا رو جلوی پامون بزاریم .
ساعت ٤ و نیم از مشهد حرکت کردیم و ساعت ١٢ و نیم شب رسیدیم خونه .