محراب محراب 16 سالگیت مبارک
ملیکاملیکا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره
متینمتین، تا این لحظه: 10 سال و 20 روز سن داره

فرزندانمان محراب ، ملیکا و متین

پسركم

1392/4/16 10:54
نویسنده : مادر
182 بازدید
اشتراک گذاری

به خاطر ماه رمضون بابايي گفته كه اين يك ماهه رو نمي تونه بياد پيشمون . خيلي سخته كه تصور اينكه  همسرت رو يك ماه نبيني .

هفته پيش مادرجون خونه هاشو رنگ كاري مي كرد و به خاطر جابجايي وسايلا يه خورده مريض شدم . روز سه شنبه كه رفتم دكتر دو روز بهم استراحت داد و اين بهونه خوبي بود كه بگيم بابايي بياد پيشمون .

عصر سه شنبه به بابايي زنگ زدم و گفتم دكتر دو روز استراحت بهم داده و شما هم كه قراره تا يك ماهه ديگه نياي پيشمون پس اين هفته دو روز زودتر بيا كه بيشتر پيشمون باشي و بابايي هم قبول كرد و آخر شب رسيد .

روزاي خوبي رو با همديگه گذرونديم و واقعا چقدر زود گذشت . ....

خوشحالي و شاد بودن شما دو تا فرزندانم رو توي چهره تون ميديدم علي الخصوص مليكا كه چقدر خودش رو براي بابايي لوس مي كرد . همين كه بابايي سرش رو روي متكا ميذاشت زود ميرفت و روي شكم بابايي مينشست و با مه مه گفتنش لباشو روي شكم بابايي ميذاشت و قلقلكش ميداد .

محراب از اين ور و مليكا از اون ور دنبال بابايي با به به و مه مه گفتنشون باباييشون رو قلقلك ميدادن . خيلي قشنگ بود ديدن اين صحنه ها . بابايي ، مليكا ، محراب . هنوز كه هنوزه چهره هاتون و خنده هاتون جلوي چشمامه .

مادرجون كه داشت سالاد رو آماده ميكرد هم ميخنديد منم همين طور ميخنديدم و شادي مي كردم .

شبي كه بابايي قرار بود صبحش بره . محراب گفت بابايي بيا همين مغازه اي كه سر خيابون بالاي خونمونه كه قبلا اينجا بودي رو بگير و ديگه از پيشمون نرو . بابايي ازت پرسيد شما از كجا ميدوني . گفتي خوب يادمه ديگه مغازت كنار نمازخونست ( منظورت مسجد بود ) .

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

dost
16 تیر 92 11:20
سلام عزیزم مهلای من تو جشنواره نی نی ها شرکت کرده با رای تون خوشحالش کنین کد484 رو به 20008080200 بفرستید ممنون
lمامان پارسا
31 تیر 92 19:09
عزیزم خیلی ناز شدی ماشالله
از خدا می خوام خونواده تون همیشه کنار هم و شلد و سلامت باشین


ممنون