دختر نقاشم
مليكاي كوچولوي ماماني ، آبجي محراب گلم ، دخمل بابايي ....
وقتي نويد مياد خونه مادرجون كه تكليفش رو بنويسه ، شما ميري به طرفش و دستاتو روي كتابش ميزاري ، نويد كلاس دوم دبستانه و كتاباش هم پر از نقاشي هاي قشنگ و رنگي ،...
شما انگشت اشارتو روي شكل ميزاري و يه چيزايي ميگي كه قابل فهم نيست ، فدات بشم گلم ....
محراب يه مداد ميده دستت و يه كاغذ هم جلوت ميزاره ،
مداد رو روي دفتر ميكشي و خط خطي مي كني .
راستي اينهمه بامزه چاردست و پا ميري و اصلا يه دقيقه يه جا نمي موني ، اگه ازت چشم بردارم ميري توي آشپزخانه ، سمت تلويزيون و ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی