دامادی دایی غلامرضا
بالاخره دایی غلامرضات هم داماد شد خیلی دوست داشتم برا خرید عروسیش می بودم اما نشد دیگه .... خانم داییت هم دختر خاله منه ، ازت پرسیدم عاطفه رو دوست داری زن داییت بشه ، گفتی : نه ، من فقط دایی غلامرضامو دوست دارم . شما دایی غلامرضا رو خیلی دوست داری ، داییت خیلی کم میاد خونه مادرجون ، بعضی شبا براش گریه می کنی و ازم میخوای بهش زنگ بزنم که بیاد پیشت . ...
نویسنده :
مادر
12:37